هدیه خانمهدیه خانم، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 5 روز سن داره

هدیه ی مامان و بابا

هفتمین مروارید فرشته کوچولو

بعد از 2 روز بی قراری و کم خوابی بالاخره دندون هفتمت درومد . نیش بالا . خیلی اذیت شدی چون چند وقتی هست که کاملا پیداس ولی بیرون نمیزنه .ولی دیشب تو اون بی قراریات داشتم بهت غذا می دادم متوجه شدم که بالاخره لثت پاره شد . خداروشکر که خدا این نعمتو بهت داد نازنینم . مبارکت باشه ...
9 بهمن 1392

نازنینم 13 ماهه شدی

زندگی مامان : ماشاله بهت که داری یواش یواش بزرگ میشی و روزها و ماههای عمرت دارن تند و تند سپری می شن ایشاله که همیشه سالم و سرحال باشی عسلم . نمی دونم چرا جدیدا یه حس عجیبی نسبت بهت پیدا کردم که اصلا قابل وصف نیست و زبونم از بیان اون قاصره . خدا خودش می دونه که از صبح تا شب حتی نگات می کنم حتی تو خواب جمله خداروشکر از زبونم نمیفته و هر لحظه و دقیقه و ثانیه خداروشکر می کنم برا این نعمتی که خدا بهمون داده و شاکر خدا هستم که این موهبت شکر گفتن و نصیبم کرده وقتی خوابی همین طور می مونم نگات می کنم از دیدنت سیر نمیشم از بوسیدنت سیر نمیشم . هر روز بیشتر عاشقت میشم و تحمل یه لحظه دوریتو ندارم . کارایی که می کنی که دیگه نگو می خوام بخورمت . گاهی اوقا...
9 بهمن 1392

از قلم افتاده ها

سلام مامانم . بعد از چند روز که اومدم به وبلاگت سر زدم دیدم جای یه چیزی تو وبلاگت خالیه . مهمترین کادوها رو یادم رفت برات بزارم اینم کادوی مامان و بابا اینم از کادوی ریحانه که خیلی دوستش داری که البته بعد از کلی بازی کردن به این شکل درش آوردی و بابا جونی هم وصلش کرد به دیوار و همش می رید با هم فوتش می کنید و فرفره ها دور می خورن و تو هم کلی کیفور میشی همه ی هدایا مبارکت باشت عسلم . دست همگی درد نکنه ...
7 بهمن 1392

جشن تولد هدیه گلی با تم خاله ستاره

سلام عزیز مامان . قربون دختر نازم بشم که عین عروسکا شدی . بالاخره بعد از مدتها تاخیر در 1 سال 22 روز گی تولدتو گرفتیم چون تولدت تو ماه صفر بود دلمون نیومد سر موقع خودش بگیریمش برا همین موکولش کردیم به بعد از صفر و 27 دی ماه 1392  تولد یکسالگی فرشته ی کوچولومونو گرفتیم . مبارکت باشه زندگیم ایشاله 100 سال زنده باشی و تا وقتی حداقل من زندم بتونم برات تولدتو بگیرم فرشته ی مهربونم . و این هم شرح حال مختصری از اون روز و البته تو اون روز شما زیاد اوضاع مساعدی نداشتی و از اون جایی که بعضی از مهمونا دیر اومدن شما بهم ریختی و خیلی سر فرم نبودی برا همین نتونستیم عکسای درستی ازت بگیریم و از خاله وحیده تشکر می کنم که تو تدارکات مراسم و همچنین ع...
2 بهمن 1392
1